این سفرهای گراناز در و دیوار وجودتو تنم موش می ریزهبه یکی کشتهی ناخوانده چه سود؟که چُنین از در و دیوار هویجصدای خرگوش میریزهگاهی وقتا دل برام دست میزنهبا پا می کشه، پس میزنهعقلی که زخمش چرکیهدیگه مرخص میزنهوقتی ۲۰۶ هست، دل توی صحرا میپرهوقتی فقر و حشیش هست، باز دل توی صحرا میپرهوقتی قل و زنجیر هست، دل پائین و بالا میپرهاما وقتی درِ زندون بازه، اونی که در بره خیلی خره...همه چی به ما میخنده یرههمه چی با ما میگنده یرههمه چی با ما میپوسه یرههمه چی با ما میسوزه یرهوقتی نماز به اتمام میرسهحالا نوبت سلام میرسهوقتی شرافت به انجام میرسهحالا نوبت حمام میرسهآخ اگه بارون بزنهوای اگه بارون بزنهوقتی سرتو کردن توی جوب،بیوگرافیتو همون تو آب بنویسوقتی دستتو پیچوندن از پشت،رو سطح خارجی حباب بنویساز مِی و عشق و گل و گلاب بنویسوای وای وای...وقتی هنر به اتمام میرسهوقتی سخن به انجام میرسهوقتی صفای باطن میخندونتتوقتی وفای ناب... آخ می بره آدموقتی صفای باطن میخندونتتوقتی صفای باطن میخندونتتوقتی صفای باطن میخندونتتوقتی صفای باطن میخندونتت
هی!آنقدر زیبایی که باران گرفته است!...
ما را در سایت هی!آنقدر زیبایی که باران گرفته است! دنبال می کنید
برچسب : دلم را شکستی,دلم را لرزاندی و رفتی,دلم را بی خبر میبری,دلم را به خاک نسپار,دلم را شکست,دلم را شکستند,دلم را شکستی نگفتم چرا,دلم را چون اناری کاش,دلم را دوزخی سازد,دلم را کسانی شکستند, نویسنده : marssia1366a بازدید : 165 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 15:55